یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
حضور چهره های مطرح مذهبی مانند سخنرانان، منبری ها و مداحان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه سیاست پر رنگ تر شد. حال باید پرسید با این وجود، اصلا این طیف ها نباید وارد عرصه سیاست شوند؟ و یا حضورشان پذیرفته است، لکن باید اصولی را رعایت کنند؟ یادداشت ذیل به بررسی این موضوع خواهد پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«تیتر یک»، ورود اهل منبر و مداحان به سیاست امری پسندیده و نیکو محسوب می گردد؛ عدم جدایی دین از سیاست، بالتبع به این عدم جدایی میان اهل منبر و سیاست نیز تسری می یابد و در هر دو حالت مطلوب دین به حساب نمی آید. اما بی شک باید برخی ملاحظات صورت گیرد تا این ورود به سیاست نیز، همچون دیگر مطالبی که باید در منابر مطرح گردد، الگوی عمومی گردد. کمترین نیاز ورود به این حوزه، استفاده از ادبیات سیاسی متناسب با جایگاه مهم و مقدس منبر و مداحی است. آنچه این فضا را تلخ تر می کند شکایت هایی است که بعد از این نظرات از مداحان می شود، شکایاتی که علی رغم مواضع تند برخی اهالی منبر علیه مسئولین نظام تنها در دولت دهم به وقوع پیوست؛ البته شکایت برای کسی که مورد هتاکی قرار می گیرد حقی قانونی است، اما رواج آن (که در چند ماه اخیر صورت گرفته است) تنها منجر به تضعیف جایگاه اهل منبر می شود. متن حاضر تنها به آسیب های اینگونه مواضع می پردازد و کمال احترام را برای اهالی انقلابی منبر قائل است.
الف. سیاست در اهل منبر دخالت اهل منبر و مخصوصاً روحانیت، امری نیست که امروزه نیازمند به اثبات باشد؛ حضرت امام خمینی در روزهایی که روحانیت اجازه حضور در سیاست را نداشت، به این امر اعتراض کرده و عنوان کردند: « همینى که از اول القا کردهاند این اجانب در اذهان ما و حکومتها در اذهان ما که اسلام به سیاست ... آخوند چه کار دارد به سیاست. فلان آخوند را وقتى عیبش را مىگیرند مىگویند: آخوند سیاسى است! اسلام را مىگویند از سیاست کنار است؛ دین على حده است، سیاست على حده. اینها اسلام را نشناختهاند.» (1) امام خمینی تبیین میکردند که به وسیله تبلیغات استعمار « وظیفه آخوند این بود که از منزل بیاید به مسجد و مسجد هم اگر مىرود منبر، مسأله بگوید و اخلاق بگوید، یک کلمه راجع به گرفتاریهاى جامعه نباید بگوید؛ یعنى، خودشان این طور تربیت شده بودند و تبلیغات این طور در مغزهاى آنها اثر کرده بود.» (2) امام راحل، بعد از انقلاب هم همین اعتقاد را داشتند و همیشه اهل منبر را توصیه به حضور در مسائل سیاسی میکردند. اهل منبر حضوری بسیار مثبت و موثر در عرصه سیاست در کشور داشتهاند به گونه ای که می توان یکی از مهم ترین عوامل پیروزی در صحنه های مختلف را وجود با برکت منابر دانست امری که در تقابل با فتنه و آفرینش حماسه 9 دی خود را به خوبی نشان داد؛ با این حال برخی مواضع از این تریبون های مقدس بیان می شود که با شیطنت های رسانه ای در نهایت آن مواضع به ضرر منبر و منبریان تلقی می شود.برخی نمونههای این رخدادها، در ادامه نقل میگردد: 1. آیتالله سید احمد علمالهدی آیتالله علمالهدی از روحانیون انقلابی کشور، و امام جمعه فعلی مشهد است؛ موضع گیریهای انقلابی و با بصیرت علمالهدی در جریان فتنه 88 و پس از آن، بسیار شجاعانه و قابل تحسین بود؛ اما در کنار این رفتار پسندیده، برخی گفتارهای وی، چندان نیکو به حساب نمیآمد؛ به طور مثال ایشان در سخنرانی 9 دی 88 مخالفان ولایت فقیه را اینگونه خطاب کرد « یک مشت گوساله و بزغاله به ولایت فقیه توهین کنند؟» (4) البته این ادبیات از هیچ کسی پسندیده نیست و نباید مخالفان ولایت فقیه را اینگونه خطاب کرد؛ هر چند که برخی از آنان نیز به دور از ادب سخن گفته باشند. ![]() 2. حجتالاسلام نقویان ناصر نقویان از اهل منبریهایی است که چندین سال است مطرح و در تلویزیون نیز حضوری فعال دارد؛ حجت الاسلام نقویان از منبریهای دلسوز نظام و منتقد دولت محسوب میگردد که در این اواخر بر شدت انتقادات وی بسیار افزوده شده است؛ فارغ از برخی انتقادات ایشان – که بعضی انتقادات هم بجا و وارد است – اما لحن انتقادات ایشان در برخی مواقع بسیار زننده بوده و مناسب این شخصیت و این لباس نمیباشد. حجت الاسلام نقویان در یک سخنرانی با اشاره به عزل و نصب ها مکرر و متوالی در دولت عنوان کرد: « در حالیکه در دامداریهای کشورهای غربی، دوشندگان شیر گاوها را عوض نمیکنند تا مبادا گاوی که به بوی بدن آن شیردوش عادت کرده است، شیرش کم نشود. گاوها هم اصل «ثبات در مدیریت» را که یک اصل اولیه و بدیهی است میدانند امّا این آقایان آن را نمیدانند: اولئک کالـ«گاو» بل هم اضلّ.» (6)
به نظر میرسد این سخنان هیچ توجیه منطقی نداشته و نمیبایست اهل منبر چنین سخنانی را بر زبان برانند؛ بی شک چنین توهینی به هیچ کس به هیچ وجه شایسته نیست؛ گفتن حرفهای خلاف اخلاق و ادب و همراه با توهین، باعث میگردد که اصل انتقاد – که ممکن هم هست به جا باشد – تحتالشعاع قرار بگیرد و اصلا توجهی به آن نشود. ![]() ب: سیاست مداحان حضور مداحان در عرصه سیاسی، البته کمتر از اهل منبر مورد تأیید بدیهی بوده و هر از گاهی برخی حضور و اظهارنظرهای سیاسی مداحان را نکوهش میکنند؛ البته مداحی اهل بیت، نمی تواند جدا از مسائل سیاسی باشد و نباید برای این قشر خط قرمز کشید؛ همچنان که از تعالیم امام و رهبر انقلاب که برگرفته از دین الهی اسلام است، هیچگاه، یک قشر را از حضور در سیاست برحذر نداشتهاند. هیچ توجیهی هم ندارد که این قشر مداحان را از این امر برحذر داشت. رهبر انقلاب نیز در یکی از دیدارهای خود با مداحان به امر ایجاد بصیرت میان مردم، به عنوان یکی از وظایف مداحان تأکید کرده و در تبیین وظایف مداحان فرمودند: «به جامعه نگاه کنید، ببینید جامعه به چه چیزى احتیاج دارد؟ اینها چیزهائى نیست که امروز براى امثال شما جوانها - که الحمدلله باسوادید، بافهمید، بابصیرتید - مخفى باشد. امروز مردم ما بحمدالله سطح فکرشان بالاست، ملت ما بلوغ فکرى دارد؛ شما جامعهى مداح هم همین جور. شما میدانید مردم به چه چیزى احتیاج دارند. امروز مردم به دین، به اخلاق، به ایمان راسخ، به بصیرت، به شناخت دنیا، به شناخت آخرت احتیاج دارند؛ همهمان احتیاج داریم.» (7) با این حال، اغلب مداحان، که در مواقعی به اظهار نظرهای سیاسی پرداخته و به تبیین شرایط سیاسی و انقلاب پرداختهاند، کارنامه درخشانی دارند، اما در برخی مواقع برخی اظهار نظرهای و انتقادات به دور از ادب و اخلاق – هر چند که آن انتقاد وارد باشد – باعث شده، عدهای این جرأت را به خود راه دهند و حتی عنوان کنند که جامعه مداحان نباید وارد فضای سیاسی گردد. البته بیشک تنها باید رفتارهای موهن را محکوم و در صدد اصلاح آن کوشش کرد و نه اینکه جامعه انقلابی مداحان را به کل از اظهار نظرهای سیاسی منع کرد. متاسفانه گفتارهای ناپسند و به دور از اخلاق در چند ساله اخیر اوج گرفته که البته موارد آن محدود و تعداد مداحان این فضا نیز بسیار اندک است: 1. حاج منصور ارضی منصور ارضی از مداحان انقلابی کشور و اکنون از شیوخ آنان محسوب میگردد؛ سابقه انقلابی وی نیز پوشیده نیست؛ ارضی در مقاطع مختلف به اظهار نظرهای سیاسی پرداخته و روشنگری کرده است؛ اما متاسفانه در برخی موارد، توهینهایی به برخی اشخاص شده که قابل اغماض نبوده و باید از آن به عنوان بی اخلاقی و استفاده از ادبیات نامناسب و موهن یاد کرد. ![]() حاج منصور ارضی در اظهار نظری در خصوص هاشمی رفسنجانی بیان می کند:«من یه دعا میکنم شما بگید آمین! خدایا نسل هاشمی رو از روی زمین بکن!»، همچنین مواضع خارج از عرف ایشان در حرم مطهر رضوی نسبت به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد تا خدام حرم بلندگوی مراسم را قطع نمایند. وی در مورد شهرادر تهران، محمد باقر قالیباف نیز بیان داشت:« به عمر بن سعد گفتند که با قتل امام حسین (ع) به ملک ری نمی رسی که با تمسخر پاسخ داده بود اگر به گندمش نرسم به جوی طویله اش که خواهم رسید. برخی ابن سعدهای دوران ما هم اینگونه اند و اگر به گندم ریاست جمهوری نرسیدند به جوی شهرداری که رسیده اند و این برایشان کافی است!» تشابه مسئولین نظام جمهوری اسلامی با فرماندهان لشکر عمر بن سعد تنها تکمیل پازل دشمن می باشد. ارضی به مناسبتی به اظهار نظر پیرامون لیدر جریان انحرافی (اسفندیار رحیم مشایی) پرداخته و حتی به صراحت عنوان کرد که برای کشتن او جایزه میدهد: «تو هم میدونی که اخلاق منو، فعلا قایمش کردن، پیداش کنن بچهها میکشنش! فعلا تو هزاران حصار قرار گرفته این یهودی امت! گفتم هر کی بکشتش پولشو من میدم! خداشاهده نه اینکه حالا مثلا بگم... چون اینا خطرناکن، اینا بیان روی کار نمیدونی با دین جوونا چه کار میکنن» (8) هر چند که انتقادات بسیاری به رفتار و گفتار جریان انحرافی و بزرگ آن وارد است، اما به هیچ وجه به کار بردن این ادبیات صحیح نیست. 2. سعید حدادیان حدادیان نیز از دیگر چهرههای انقلابی جامعه مداحان کشور است؛ اما این سابقه خوش از وی نیز، همانند دیگر افراد فوقالذکر، دلیل نمیشود که به وی اجازه توهین به اشخاص، داده شود. برخی مواضع سعید حدادیان متاسفانه باعث شد که جامعه مداحان و امر مقدس مداحی مورد انتقاد و حتی اهانت قرار گیرد. اظهار نظر بسیار موهن حدادیان درباره رئیس جمهور محترم و اسفندیار رحیم مشایی – باز هم با وجود انتقاداتی که به هر دوی این اشخاص وارد است – به هیچ وجه قرابتی با ادب و اخلاق دینی نداشته و از هر جهت مطرود است. وی در جلسه ای درباره رئیس جمهور و اسفندیار رحیم مشایی عنوان کرد: « آدم(ع) به خاطر خوردن آن گندم – یا چیز دیگری که برایش ممنوع بود- از بشهت اخراج شد و زشتی آن نمایان شد. حالا سوال ما از آقای احمدی نژاد این است که ایشان کدام گندم را خورده اند که این گونه زشتیاش بیرون می آید». وی با تاکید مجدد بر اینکه مشایی زشتی رئیس جمهور است گفت: «حزب اللهی ها ساکت نمی شینند و بالاخره این زشتی را قطع می کنند». (10) ![]() در پی این اظهارت حدادیان، شکایتی از سوی دولت به قوه قضاییه ارسال شد. البته در چنین مصداقی شکایت کردن حق قانونی به حساب می آید اما ایجاد رویه شکایات خواص از یکدیگر امری ناپسند به حساب می آید، نمی توان اجازه کثرت شکایت به مسئولین داد و در عین حال توقع کاهش پرونده های قضایی و شکایات مردمی را از یکدیگر داشت. از همین رو سعید حدادیان در واکنش به شکایت دولت بیان نمود:«به آقای هاشمی پیغام دادند که حاج منصور ارضی علیه شما مطالبی را بیان کرده است و آقای هاشمی گفت : دیگر چه خبر؟" اگر قرار به شکایت بود که او باید 300 شکایت مطرح می کرد . اما شما از آن برخوردها استفاده کردید .بنده افتخار می کنم که جریان نفاق جدید از من شکایت کرده و این جریان باید به مردم معرفی شود .» ج. جمعبندی؛ کلام رهبر انقلاب همانگونه که بیان شد ممنوع کردن این اقشار از ورود به عرصه سیاست، به هیچ وجه توجیه شرعی و عقلی ندارد، اما رعایت ادب دینی و اخلاق، از ابتدایی ترین مسائل برای هر کسی در هنگام اظهار نظر است. رهبر معظم انقلاب در تیرماه سال 87 در جمع مداحان کشور، با تبیین الزامات ورود به عرصههای مختلف از جمله مسائل سیاسی و اجتماعی فرمودند: «آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عدهاى غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کردهایم، پیش آمدهایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانىاى در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهاى مطرح جامعه - سیاسى و فرهنگى و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضعگیریهاى خودشان باشند. اتحاد و اتفاقى که رمزِ همهى پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه براى این کشور لازم است. مسئولین کشور هم واقعاً دارند زحمت میکشند، حقیقتاً دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهاى مختلف، تلاش میکنند. اگر کسى ایراد و انتقادى هم دارد، نباید آن را جورى مطرح کند که این مدیرى که در تلاش هست براى اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى بر میخیزد. اگر کسى بگوید این عمل من که اختلافانگیز بود، تفرقهانگیز بود، براى خداست، این را باور نکنید. تفرقهى بین مؤمنین کارِ خدائى نیست، براى هدفِ خدائى انجام نمیگیرد؛ کار شیطانى است؛ کار شیطانى است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائى نیست. کار خدائى همدلى است. یک نفر یک کارى دارد، مسئولیتى را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسى که این عَلم را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکى عرقش را پاک میکند، یکى بادش میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانى که در عرصهى سیاست و در عرصهى فرهنگ و در عرصهى رسانه و در عرصههاى گوناگون نقش و حضورى دارند.» (11) و این میتواند همانا بهترین توصیه برای منبریها و مداحانی باشد که بنا بر تشخیص وظایف شرعی اظهارنظرهای سیاسی و انتقادی دارند.
منابع
1. صحیفه امام، ج 3؛ ص 227 2. صحیفه امام، ج 15؛ ص 209 3. http://www.irdc.ir/fa/content/ 7615/default.aspx 4. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8810091487 5.http://www.jahannews.com/vdciy3av.t1a3q2bcct.html 6.http://inn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=126892&Rate=0 7. بیانات رهبر انقلاب در 23 اردیبهشت 91 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19808 8. http://fararu.com/vdccoxq4.2bqmo8laa2.html 9.http://www.jahannews.com/vdcc4iqs12bqep8.ala2.html 10. http://www.fardanews.com/fa/news/117892 11. بیانات در 4 تیرماه 87 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3486 منبع: دیده بان [ دوشنبه 91/11/9 ] [ 4:47 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |